Monday, April 14, 2008

برکه

همه جا نم کشیده
از قطره های پراکنده
که این جا وآن جا می چکد
باران غریبه نیست
باران منم
چک چک می کنم
بی دریغ
بر صفحه سفید
بر کاغذ کتاب
بر بالش پر آواز
و دایره می سازم
بر سطح تنگ آب
اما خوشحال نیست
ماهی کوچک
و جوانه نمی زند
گل قالی
شورم من
گر چه باران
تشنه ام
و پایانم نیست
راهی نیست
شیرین ترین پایان
تا دایره بسازم
رقص کنان
بر خاموش برکه ات

No comments: