همه جا نم کشیده
از قطره های پراکنده
که این جا وآن جا می چکد
باران غریبه نیست
باران منم
چک چک می کنم
بی دریغ
بر صفحه سفید
بر کاغذ کتاب
بر بالش پر آواز
و دایره می سازم
بر سطح تنگ آب
اما خوشحال نیست
ماهی کوچک
و جوانه نمی زند
گل قالی
شورم من
گر چه باران
تشنه ام
و پایانم نیست
راهی نیست
شیرین ترین پایان
تا دایره بسازم
رقص کنان
بر خاموش برکه ات
از قطره های پراکنده
که این جا وآن جا می چکد
باران غریبه نیست
باران منم
چک چک می کنم
بی دریغ
بر صفحه سفید
بر کاغذ کتاب
بر بالش پر آواز
و دایره می سازم
بر سطح تنگ آب
اما خوشحال نیست
ماهی کوچک
و جوانه نمی زند
گل قالی
شورم من
گر چه باران
تشنه ام
و پایانم نیست
راهی نیست
شیرین ترین پایان
تا دایره بسازم
رقص کنان
بر خاموش برکه ات
No comments:
Post a Comment