Tuesday, October 19, 2010

یادداشت های یک شورشی آرام به روان پزشک اش13



یک شنبه 27 مهرماه

دیروز با شما درباره ی عوارض داروی کلومیپرامین صحبت کردم.حال عمومی ام را پرسیدید. خب من گفتم که درکل خوبم. اگر عوارض این دارو را نادیده بگیریم.کاش به شما می گفتم که دارم نامه هایی به شما می نویسم.شاید روزی بدانید.این روزها خیلی به شماو البته به خیلی چیزهای دیگرفکر می کنم.فکر می کنم چرا یک نفر که درس پزشکی خوانده است باید تخصص اش را در رشته ی رواشناسی بگیرد و دانشش رابرای روان دیگران اختصاص دهد. این آدم خودش هم باید کمی،کمی دیوانه باشد. البته دیوانه از نظرمن اصلاً صفت بدی نیست.خیلی ها به دیوانه بودن اعتقاد دارند، یکی شان همین بهمن جلالی خودمان بود. یک روزکه در دفترش بودم به من گفت که تو هم دیوانه ای نه؟ خوب یادم هست که گفتم نه.گفتم اگرهمه دوست داشته باشند، دیوانه باشند.من ترجیح می دهم عاقل باشم.آن زمان هنوز خیلی بی تجربه بودم، دردانشگاه هنر درس می خواندم و دوروبرم را کلی آدم گرفته بود که ادای دیوانه ها را درمی آوردند. من می خواستم دربرابرشان جبهه بگیرم. اما از آن سال ها خیلی گذشته است و اکنون به اندازه ی کافی در این اجتماع چرخیده ام، تا بدانم دیوانگی صفت منحصربفردی است. در زمانه ای که همه حواسشان به قدر کافی جمع است تا دودوتا چهارتا کنند.کسی که دودوتا نکند و قواعد زندگی اش را بر چیزی دیگر بنا کند،جرء معدودی از آدم ها خواهد بودو دنیا به این دیوانه ها احتیاج دارد تا از فرط دودوتا چهارتا خفه نشود. وبه همین دلیل است که دنیا هنرمندها را بیش از پیش می خواهد و بیش ازپیش درباره آن ها نگران است، چون این دیوانه ها می توانند خطرناک باشند و کلاً باورپذیری این دودوتا را به هم بزنند وآن وقت که بخرد وکه بفروشد و کی با کی بجنگد.کاش آن موقع می دانستم و به جلالی می گفتم که دیوانه ام.شاید چیزی اتفاق می افتاد.شاگرد خوبی برای استاد دیوانه ام نبودم.آیا شما هم دیوانه هستید؟ کاش می دانستم.

اگر امروز این شهامت را به دست آورده ام، به مدد فیلم جذابِ «آلیس در سرزمین عجایب» است.آن جا که پدر آلیس حقیقتی را به دخترش می گوید. می گوید می دانی بیشتر آدم های خوب دنیا دیوانه هستند و به او می گوید هرروزپیش ازصبحانه درباره ی شش چیزناممکن فکر کن.کلاً ازتیم برتون و اکثر فیلم هایش خوشم می آید. اما این یکی بیش تر ازدیگران رویم تأثیر گذاشت. در دوره ای که همه چیز زندگی ام در خطر نابودی بود. در لحظه ای که داشتم به قواعد دودویی این دنیا کاملاً تن می دادم، این فیلم نجاتم داد.من خیلی از تیم (وهنرپیشه ی محبوبم،جانی دپ)ممنونم که این فیلم را ساختند و پیشترازآن، ازلوئیس کارول که این دنیای جذاب را خلق کرد و از شما هم ممنونم که با دیوانه ها سر می کنید و خودتان هم باید تا حدودی( قصد توهین ندارم) دیوانه باشید.
با سپاس
ز.م










No comments: