Sunday, November 4, 2007

مجازات

سنگین ترین مجازاتی که خدایان یونان باستان می توانستند برای سیزیف در نظر بگیرند این بود که تا ابد کار بیهوده ای انجام دهد. سیزیف محکوم شده بود تا تخته سنگی را از شیب تندی بالا ببرد. مدت ها گذشت وسیزیف در تمام این مدت مشغول بالا بردن تخته سنگ از سربالایی تند بود، اما تا به بالای بلندی می رسید تخته سنگ می غلطید وبه پایین دره می افتاد. خدایان فراموش کرده بودند که تخته سنگ بر اثر مرور زمان وضربه دچار فرسایش می شود. در صد سال اول، لبه های تیزی که دست سیزیف را بریده وزخمی کرده بود صاف شد. در پانصد سال بعدی پستی وبلندی های سنگ به قدری صیقلی شد که سیزیف تخته سنگ را قل می داد وبالا می برد. در هزار سال بعد تخته سنگ کوچک وکوچک تر شد وشیب هموار وهموار ترو... این روز ها سیزیف تکه سنگ ریزی را که روز گاری صخره ای بود به همراه قرص های مسکن وکارت های اعتباری اش در کیفی می گذارد وبا خود می برد. صبح سوار آسانسور می شود وبه طبقه بیست و هشتم ساختمان دفترش می رود که محل مجازاتش به حساب می آید. بعد از ظهر ها دوباره به پایین بر می گردد
نوشته استفان لاکنر از کتاب مجموعه داستان های مینی مال
برگردان اسدالله امرایی

No comments: